... عاشقتم خدا ...

عاشق خدا و یکی از بنده‌هاش⁦❤️⁩ ما شاءَ الله ولا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم

... عاشقتم خدا ...

عاشق خدا و یکی از بنده‌هاش⁦❤️⁩ ما شاءَ الله ولا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم

این تردمیل تا یکی از مارو نکشه ول کن نیست !

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رفیق نر ، رفیق ماده !

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دوشنبه دردناک

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یکشنبه سرشار از آدرنالین

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

روز ششم و هفتم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نذریای امسال

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

روز پنجم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بنبامین

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حرف‌زدن سخته، باور کنید!

نیما شفیع زاده ی مطلب خوبی درباره حرف زدن نوشته ، پیشنهاد میکنم بخونید :


حرف‌زدن خیلی سخت است. خیلی سخت‌تر از آن چیزی که بخواهید فکرش را بکنید. یکی از سخت‌ترین کارهای زندگی همین حرف‌زدن است. این‌قدر سخت است که من هم ترجیح می‌دهم به‌جای ضبط‌کردن صدا و تولید پادکست، بلاگ‌نویس باشم و بنویسم. البته اینکه در نوشتن تجربه و تخصص بیشتری در مقایسه با ضبط صدا دارم هم در این مسئله بی‌تأثیر نیست. حرف‌زدن این‌قدر سخت است که آدم‌های مختلف در صفحه‌های شبکه‌های اجتماعی خود بخواهند به آن اعتراف کنند. محمدرضا کاووسی در توییتی نوشته بود: «حرف‌زدن سخته، باور کنید!» کاربر دیگری به اسم مه‌آلود نوشته: «ﮐﺎﺵ می‌شد ﻓﻘﻂ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ، ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﻔﻬﻤﻦ، ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﺸﻨﻮﻥ، ﺣﺮﻑ‌ﺯﺩن ﺳﺨﺘﻪ ﯾﻪ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ!» اما همۀ این‌ها به آن معنا نیست که چون حرف‌زدن سخت است، نباید حرف بزنیم. آدم‌هایی بوده‌اند که سکوت کردند و سکوت‌کردن هم آن‌ها را اذیت کرده. کاربر خرگوش چوپون در صفحۀ توییتر خود نوشته: «حرف‌زدن سخته، حرف‌نزدن هم سخته، کلاً سخته!»

حرف‌زدن سخت است و حرف‌نزدن از آن هم سخت‌تر. نکتۀ مهم اینجاست که چه بگوییم؟ کی بگوییم؟ چطور بگوییم؟ با دانستن جواب‌ این سؤال‌ها حرف‌زدن خیلی راحت‌تر می‌شود. اما برای رسیدن به جواب این سؤال‌ها نیاز است که تمرین کنید.

یادم هست که زمانی آدم خیلی کم‌رویی بودم و نمی‌توانستم با آدم‌ها وارد گفت‌وگو شوم. اما تمرین کردم، روی خودم کار کردم و با خواندن کتاب‌های مرتبط با آداب معاشرت، خواندن مقالات دربارۀ زبان بدن و یواش‌یواش شروع‌کردن به حرف‌زدن با دوستانم و… کم‌کم توانستم با آدم‌ها حرف بزنم و وارد گفت‌وگو بشوم و از این گفت‌وگوها کلی چیز دیگر یاد بگیرم؛ کلی چیز دربارۀ زندگی، کار و حتی خود گفت‌وگوکردن. فهمیدم که کلمات عمق دارند و باید در انتخابشان دقت کنم. فهمیدم با حرف‌زدن می‌شود با افرادی ارتباط گرفت و از تجربیاتشان بهره برد که شاید در خواب هم نمی‌توانستم آن‌ها را ببینم.

معمولاً زمانی که یک گفت‌وگو با حرف‌زدن آغاز می‌شود، حفظ و ادامه‌دادن آن راحت است. اما برای بیشتر ما آغاز گفت‌وگو سخت‌ترین بخش ماجراست. یادگیری و کسب مهارت‌های گفت‌وگو، کلید حل این مشکل است. برای رسیدن به این مهارت‌ها باید مثل من وقت بگذارید و از منابع دردسترس استفاده کنید. منابع زیر به من در یادگیری حرف‌زدن و چطور حرف‌زدن کمک بسیاری کردند. مابقی منابع را هم می‌توانید با استفاده از موتورهای جست‌وجو پیدا کنید. اما یادتان نرود که هیچ‌چیزی مثل مطالعه و تمرین نمی‌تواند روی حرفه‌ای‌حرف‌زدن شما تأثیرگذار باشد.

خوب‌حرف‌زدن، یک هنر است!

به اعتقاد من خوب‌حرف‌زدن هنر و مهارتی بسیار ضروری در زندگی است. خیلی از ارتباطاتی که الان دارم، موفقیت‌هایی که به دست آورده‌ام و… به‌خاطر همین نوع حرف‌زدن من شکل گرفته. قدرتی که نمی‌شود آن را دست‌کم گرفت. خیلی‌‌وقت‌ها در حال حرف‌زدن با کسی هستید و بین حرف‌هایتان ایده‌ای تازه، راه‌حلی کاربردی و… در ذهنتان جرقه می‌زند. حرف‌زدن باعث می‌شود شما به دیگران معرفی بشوید؛ به افرادی که می‌توانند همکار، دوست، کارفرما، کارمند یا شریک شما باشند. بدون حرف‌زدن، ساخت ارتباطات اجتماعی، راه‌اندازی کسب‌وکار جدید یا پیشرفت و گسترش کارتان و نیز گسترده‌ترکردن دایرۀ سرمایه‌های اجتماعی‌تان بسیار سخت خواهد بود.

جالب است بدانید که ایدۀ خیلی از استارتاپ‌ها از همین حرف‌زدن‌ها شکل گرفته و خیلی از آدم‌هایی که امروز تیم شده‌اند و کنار هم کار می‌کنند، کار خود را از همین حرف‌زدن‌ها و شناخت بیشترشان از همدیگر شروع کرده‌اند. برای مثال سعید و مسعود مشهدی که هر دو ساکن مشهد بودند، در رویداد «همفکر» که در تهران برگزار می‌شد با محمدمهدی باریده آشنا شدند و حاصل این آشنایی، راه‌اندازی استارتاپی به نام پی‌پینگ است.

اثربخش حرف بزنیم!

خوب‌حرف‌زدن یعنی یادگیری مهارت‌های مکالمه‌ای و سخن‌پردازی که تصویر شخصی و حرفه‌ای شما را نزد دیگران بهبود می‌بخشد و می‌تواند روی پرسونال‌برندینگ شما هم تأثیر‌گذار باشد. حرف‌زدن مانند جاده‌ای دوطرفه است؛ یعنی شما حرفی می‌زنید و در مقابل، حرفی می‌شنوید و هرچقدر این گفت‌وگو عمیق‌تر باشد، طرفین گفت‌وگو بیشتر از همدیگر بهره می‌برند.

زیاد‌حرف‌زدن خیلی خوب است؛ اما پرحرفی اصلاً خوب نیست. اینکه بدانید چه زمانی چه چیزی بگویید، هوشمندی و زیرکی شما را می‌رساند. همین موضوع می‌تواند باعث تمایز شما از بقیه بشود. این نکتۀ مهمی است که حضرت حافظ هم به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.»

به‌موقع حرف‌زدن خوب است؛ اما باید به حرفی که می‌زنید ایمان داشته باشید و صرفاً از روی هوا حرفی نزنید که شنوندۀ شما حس کند حرف‌های شما بی‌پایه و اساس است. برای حرف خودتان ارزش قائل باشید؛ چراکه این نکته از به‌موقع حرف‌زدن هم مهم‌تر است.

اینکه بخواهید صرفاً حرفی زده باشید هم خوب نیست؛ چون فقط وقت خود و طرف مقابلتان را تلف می‌کنید. اینکه بتوانید از حرف‌زدن، گفت‌وگویی سازنده خلق کنید و از آن گفت‌وگوی سازنده خروجی داشته باشید، کار ارزشمندی است. خروجی گفت‌وگوها می‌تواند روی زندگی شما تأثیر چشم‌گیری بگذارد. قدرت گفت‌وگوها را دست‌کم نگیرید.


شاهین کلانتری در کتاب چرا باید زیادتر حرف بزنیم؟ خود می‌نویسد:

«گوش‌دادن متضاد صحبت‌کردن نیست، منتظرماندن متضاد آن است؛ اینکه وقتی طرف مقابل حرف می‌زند فقط به جواب‌هایی که می‌خواهیم بدهیم فکر کنیم. شاید ثمرۀ ساعت‌ها حرف‌زدن فقط یک ایده باشد، ولی همان یک ایده می‌تواند زندگی ما را برای همیشه دگرگون کند. انگار موقع حرف‌زدن استدلال‌هایم قوت بیشتری می‌گیرند، می‌توانم از ایده‌هایی که در ذهنم دارم بهتر دفاع کنم و سرعت فکرکردنم بالاتر می‌رود.»

یادتان نرود که در گفت‌وگوهایی که با آدم‌ها شکل می‌دهید، علاوه بر اینکه باید خوب حرف بزنید، خوب‌گوش‌کردن را هم باید بلد باشید.

پیرو همین صحبت‌ها به سراغ نیما اکبرپور (مجری و برنامه‌ساز) رفتم و دربارۀ تأثیر گفت‌وگو با کارآفرینان، پژوهشگران و دانشمندان بر افزایش خلاقیت و ایده‌پردازی، گفت‌وگویی کردم. نیما به‌خاطر نوع کار و سبک زندگی‌اش، زیاد به مسافرت می‌رود و در این سفرهای کاری از دانشگاه‌ها و شرکت‌های معروف گرفته تا نمایشگاه‌ها و همایش‌های مختلف را بازدید می‌کند. او با کارآفرینان، محققان، مخترعان، دانشمندان و هنرمندان متعدد دربارۀ دیدگاه و دستاوردهایشان گفت‌وگو می‌کند. شاید برای شما جالب باشد که بدانید به‌خاطر ماهیت کار خود، زودتر از خیلی آدم‌های دیگر با تکنولوژی‌های فناوری‌های روز دنیا برخورد می‌کند.



ادامه اش رو تو پیج خودش بخونین

روز چهارم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.