دانستن این‌که کجا باید به دنبال ابزار مناسب برای استفاده از قانون جذب باشیم، دشوار است، به خصوص زمانی که در آغاز راه هستید. متاسفانه، بحث‌های فراوان صورت‌گرفته در زمینه‌ی “جذب و تجلی، ” برخی از ضروری‌ترین نکاتی را که لازم است بدانید، از قلم می‌اندازند- چیزهایی که می‌توانند روی موفقیت و شکست ما در زمان تلاش برای ساختن یک زندگی بهتر، تاثیرگذار باشند.
در این نوشتار ۵ موضوع بسیار مهم را درباره‌ی قانون جذب را می‌بینید که احتمالا به شما گفته نشده‌است و کسی هم به شما نخواهد گفت، همراه با توضیحاتی درباره‌ی این‌که چرا این ۵ مورد تا این حد اهمیت دارند.
یکی از معروف‌ترین سوءتفاهم‌ها این است که قانون جذب را خودتان به کار می‌اندازید و بعد از یاد گرفتن زیر و بم آن، وارد زندگی‌تان می‌کنید. ولی بر خلاف آن‌چه معروف است قانون جذب دائما روی زندگی ما تاثیر می‌گذارد- این قانون یک نیروی زمینه‌ای است که در برابر افکار و احساسات ما واکنش نشان می‌دهد. هر چیزی را که مورد تمرکزمان واقع شود، جذب می‌کنیم، فرقی نمی‌کند که ذهن‌مان مملو از امید باشد یا منفی‌بافی (و فقط ذهن آگاه نیست که در اینجا اهمیت دارد). بنابراین، اگر می‌خواهید از قانون جذب به شیوه‌ای کارآمد استفاده کنید، باید ذهنیت پیش‌فرض خود را مورد ملاحظه قرار بدهید و بکوشید آن را مثبت‌تر کنید- حتی زمانی که عمدا برای جذب چیزی، تلاش نمی‌کنید.
حالا که می‌دانید قانون جذب همیشه تاثیرگذار است، بهتر است یکی دیگر از حقایق ناگفته را بدانید: این‌که گاه ممکن است به‌طور کاملا تصادفی چیزهای نادرستی را جذب کنید. اضطراب یا داشتن چشم‌انداز منفی باعث می‌شود چیزهایی را به اشتباه جذب کنید؛ به همین ترتیب اگر دائما نگران باشید که به خواسته‌تان نخواهید رسید، ممکن است چیزهایی را که دوست ندارید، جذب کنید. بنابراین در حالی که قصد می‌کنید یک شغل عالی جدید یا یک شریک زندگی رمانتیک و فوق‌العاده به‌دست آورید، اگر تصاویر شکست را در ذهن‌تان وارد کنید و به ندای درونی‌تان که می‌گوید “هرگز آن را به‌دست نخواهی آورد” گوش فرادهید، ممکن است چیزی دقیقا مغایر با خواسته‌تان جذب کنید . به همین دلیل است که بخش بزرگی از یادگیری استفاده از قانون جذب شامل ارزیابی دوباره‌ی پیام‌هایی است که درباره‌ی ماهیت خودتان و قابلیت‌های‌تان برای انجام کارها دریافت می‌کنید.
شاید در ابتدا شهودی به نظر نرسد، اما حقیقت این است که اگر واقعا قصد رسیدن به خواسته‌تان را دارید باید آن را رها کنید. ممکن است وسوسه شوید که دائما روی خواسته‌تان اصرار بورزید، اما باید آن را در کائنات رها کنید تا آزادانه رهسپار شود و بالنده کند. شما می‌توانید بعد از تمرکز بر هدف‌تان، با آرامش به آن‌چه می‌خواهید برسید؛ آرامشِ ناشی از این دانش که کائنات اکنون مسئولیت را بر عهده گرفته‌است و شما را به سمت موفقیت سوق می‌دهد. این فرآیند را مانند پرتاب کردن یک توپ ببینید- اگر اجازه ندهید که برود و آن را پرتاب نکنید، به مقصد نخواهد رسید.
من به راستی اعتقاد دارم که شناختن نقطه‌ی مقصود و فهمیدن این‌که چه‌طور باید با آن کار کنید، کلیدی است که تاثیر قانون جذب را به حداکثر می‌رساند. موضوع پیچیده‌تر از آن است که در یک پاراگراف بتوان توضیح داد. هرچند، حقیقت مهمی که باید بدانید این است که نقطه‌ی مقصود، فضای میان قلب و ذهن‌تان است که باید متعادل شود اگر می‌خواهید برای آن‌چه در صدد جذب‌اش هستید، علائم یا سیگنال‌های منسجم بفرستید. بعد از این‌که یاد گرفتید چه‌طور محل نقطه‌ی مقصود را تعیین کنید، چیزهای زیادی از موقعیت آن یاد می‌گیرید و همین‌طور می‌توانید برای توازن دوباره‌ی این بخش بسیار مهمِ تلاش کنید.
در نهایت این‌که، قانون جذب به عنوان نوعی راه‌حل جادویی و فوری برای تمام مشکلات تبلیغ می‌شود. درست است که شناختن آن واقعا می‌تواند شروعی برای یک زندگی بهتر باشد، اما بسیار مهم است بدانیم که رسیدن به آن‌چه می‌خواهیم، مستلزم گذر زمان است. برای استفاده‌ی موثر از قانون جذب، باید حداقل در زمینه‌ی برخی مهارت‌های ابتدایی (مثلا استفاده از عبارات تاکیدی و ایجاد تجسم خلاقانه)، خبره باشید. همچنین باید بتوانید به‌طور عمیق درون اندیشی کنید. این توانایی کمک می‌کند از شر باورهای منفی که مانع شما هستند، خلاص شوید. هرچند، باید به شما این آگاهی را بدهم که برای رسیدن به آن‌چه می‌خواهید کمی زمان لازم است، اما قسمت خوب ماجرا این است که ممکن است خیلی زود شاهد پیشرفت‌هایی باشید. هر روز، متوجه خواهید شد که گام‌هایی کوچک اما قابل اهمیت به سمت شادی و موفقیت برمی‌دارید- بنابراین منصرف نشوید! فقط صبور باشید.